به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام والمسلمین مهدی ابوطالبی در وبینار مجازی "تبیین ابعاد بصیرتی مرجع شهید شیخ فضلالله نوری" که به همت پایگاه بسیج شهدای روحانی مرکز مدیریت حوزه های علمیه برگزار شد با بررسی "درسها و عبرتهای مشروطه دیروز برای جامعه امروز" اظهار کرد: از ابتدای شکل گیری نهضت مشروطه، آرام آرام این انقلاب دچار تحریف در وقایع، شخصیتها و حتی عنوانش شد و حتی افرادی که با روحانیت میانه خوبی هم ندارند اذعان دارند که این نهضت در ابتدا تحت نهضت عدالتخانه شروع شد و سپس به مشروطه تغییر کرد.
معاون پژوهش مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه این حرکت در مقابله و مواجهه با ظلم نظام استبدادی قاجار شکل گرفت، تصریح کرد: در آن ایام چند اتفاق مهم رخ داد که سبب شکل گیری حرکت های اعتراضی شد که تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) از جمله آنها بود. در این تجمع مردم خواهان تشکیل عدالتخانه شدند و به همین دلیل این نهضت با عنوان نهضت عدالت خانه معروف شد.
استاد تاریخ معاصر افزود: مردم در این اعتراضات خواستار اجرای احکام اسلامی بودند؛ البته درخواست های جزئی تری مانند برگرداندن مجتهدی در کرمان که تبعید شده بود، عزل بلژیکی که مسئول گمرکات ایران بود و... نیز وجود داشت؛ اما درخواست اصلی آنها تاسیس عدالتخانه برای اجرای احکام اسلامی و جلوگیری از ظلم بود.
وی ادامه داد: این تحصن با وعده های مسئولین حکومت قاجار پایان یافت، اما بعد از مدتی این خواسته ها عملی نشد و مجدد مرحوم آیت الله سید محمد طباطبایی در مسجد جامع تهران در ایام شهادت حضرت زهرا (س) نسبت به عدم تحقق وعده ها و استمرار ظلم گلایه کردند و دوباره حرکت اعتراضی شکل گرفت که منجر به درگیری مأموران حکومت با مردم و شهادت یک طلبه شد. شهادت این طلبه و تشییع جنازه او در بازار باعث شد که نهضت شور جدیدی بگیرد و علما به قم مهاجرت کنند و در حرم حضرت معصومه (س) تحصن کردند.
حجتالاسلام والمسلمین ابوطالبی با بیان اینکه تشکیل مجلس قانونگذاری مبتنی بر شرع و عملکرد بخش اجرایی حکومت در چارچوب این مجلس شرعی خواسته این مهاجرین بود، گفت: همزمان سفارت انگلیس و برخی از غرب گرایان آن دوره که معتقد بودند پیشرفت و حل معضلات کشور با تقلید از الگوهای غربی امکان پذیر است، تحصنی را در سفارت انگلیس انجام دادند که این تحصن با هدایت اعضای سفارت و جریان غربی شکل گرفت اما مردمی که در آنجا تحصن کردند اقشار و اصناف مختلف بازار بودند.
استاد تاریخ تأکید کرد: این تحصن با هدایت انگلیسی ها و هدف جهت دهی نهضت به سمت خواسته انگلیسی ها و جریان غرب گرا بود اما درخواست های تحصن کنندگان نشان دهنده نگاه های دینی مردم و خواسته ها دینی، شرعی و مذهبی آنها است. آنها خواهان اجرای سیاست بر اساس قرآن و دین بودند و عریضه ای که تحت عنوان عریضه ملت خطاب به شاه ارائه و منتشر شد تاکید بر تشکیل یک مجلس بر اساس شریعت را داشتند.
وی بیان کرد: کسروی در کتابش میگوید که این نهضت در ابتدا رنگ و بوی دینی داشت و اکثر پیشگامان نهضت ملایان(روحانیون) بودند و در سخنرانی ها این گونه ترویج می شد که به رواج شریعت کوشیده خواهد شد به همین خاطر کسبه و بازاریان حضور داشتند به طوری که فضای بازار و عملکرد بازاریان نیز مذهبی و دینی شده بود. کسروی تصریح می کند که این نهضت در تهران و توسط سید عبدالله بهبهانی، سید محمد طباطبایی، شیخ فضل الله نوری و امام جمعه و برخی از علما شروع شد و در جهت تلاش برای اجرای هرچه بیشتر احکام شرع و با هدایت علما شکل گرفت اما جریان غرب گرایی که معتقد بود پیشرفت کشور فقط از طریق تقلید از الگوهای غربی امکان پذیر است با کمک از جریان تحصن سفارت انگلیس با همکاری های گسترده با اعضای سفارت انگلیس خط جدیدی را در نهضت ایجاد کردند که بین خواسته اولیه نهضت با میانه آن جدایی افتاد.
معاون پژوهش مؤسسه امام خمینی(ره) اضافه کرد: جریان غربگرا معتقد بودند چون کنگره و پارلمان در کشورهای غربی توانسته استبداد سلطنت را کنترل کند و حکومت مردمی را شکل بدهد باید از این شیوه استفاده کنیم اما علما و جریان مذهبی ایده جدید و بومی داشتند که تأسیس نهاد عدالت یا مجلس عدالت بود که در آن عقلا بر اساس ضوابط شرع عملکرد شاه و سلطنت را نظارت کنند و عمل او را محدود به قانونی که مورد تایید شرع است یا حداقل مغایر با شرع نیست کنند.
وی افزود: در عدالتخانه نمایندگان اصناف مختلف جامعه، عقلا و بزرگان جامعه حضور داشتند که بر اساس شرع تصمیم میگرفتند اما معیار تصمیم گیری در مجلس غربگرایان رای اکثریت و حضور افراد بر اساس رای اکثریت مردم بود نه لزوما حضور فرهیختگان و عقلا. سید حسن تقی زاده و محمدرضا مساوات که رهبران نهضت غربگرا بودند نشریه و انجمن های داشتند که در آن ایده شان را تحت عنوان مشروطه مطرح کردند.
حجتالاسلام والمسلمین ابوطالبی اظهار کرد: بعد از تحصن، وقتی که شاه با تشکیل مجلس موافقت کرد در دست خط شاه که هنوز هم موجود است اجازه تأسیس مجلس شورای اسلامی صادر میشود اما وقتی این نامه پخش شد جریان غرب گرا ناراحت شدند که ایده جریان مذهبی در حال محقق شدن است به همین خاطر با شاه صحبت کردند که درخواست مجلس شورای اسلامی را تغییر بدهد؛ زیرا اسلامی بودن آن باعث میشود که علما مدعی باشند و هر لحظه ادعایی کنند. مظفرالدین شاه دست خط را پس میگیرد و دست خط جدیدی با عنوان مجلس شورای ملی صادر میکند و به این ترتیب اولین قدم در گرفتن روح اسلام از این مجلس برداشته شد.
وی ادامه داد: در گام بعدی در تدوین و پیش نویس قانون اساسی و متمم قانون اساسی باز هم حرکت های تقلیدی از مدل های قانونی غرب انجام شد که مورد اعتراض علمای تهران از جمله شیخ فضلالله قرار گرفت. علما بیان می کردند که در برخی از این قوانینی و متمم قانون اساسی که نوشتید خلاف شرع و احکام و ضوابط شرعی است و آزادی های مطلقی بیان شده بود که قید شرع در آن وجود نداشت.
استاد تاریخ معاصر ادامه داد: علما بیان میکردند اصل مشروطه که به معنای مشروط و محدود شدن سلطنت است، خوب است و اصل آزادی و مساوی بودن همه اقشار جامعه از شاه و درباریان و عامه مردم در مقابل قانون حرف درستی است، اسلام نیز همین را میخواهد اما بیان برخی مفاهیم مطلق و ابهامات سبب اختلاف است. برخی به دلیل نگاه عمیقی که شخصیتهای غربگرایان نداشتند سبب شد که با این افراد همراهی کنند، اما برخی از علما از جمله مرحوم شیخ فضل الله، سید احمد طباطبایی و مرحوم میرزا حسن مجتهد تبریزی معتقد بودند که این مشروطه و مدل غربی ریشه های اومانیستی و انسانگرایانه دارد روزنامه های ای تفکرات این موضوع را نشان میدهد.
وی گفت: شیخ فضل الله پیشنهاد داد که در متمم قانون اساسی اصلی اضافه شود که هر قانونی که تصویب میشود باید توسط هیئتی از فقها مورد بررسی قرار بگیرد تا عدم مغایرت با شرع آن تأیید شود و این پیشنهاد مورد حمایت و تایید علمایی قرار گرفت که با مشروطه به عنوان یک امر کلی موافقت کرده بودند، اما جریان غرب گرا با فضای تبلیغاتی و رسانه ای که طبق مستندات تاریخی حدود ۸۰ یا هفته نامه بود القا کردند کسانی دارند با مشروطه در تهران مخالفت می کنند و با اصل مشروطه، قانون و آزادی مخالف هستند. تعارضات و درگیری های بین گروه های مختلف سیاسی بین جریانی معتقد مشروطه مشروعه و جریانی مشروطه شکل گرفت و سخنرانیها و تجمعات زیادی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین ابوطالبی ادامه داد: شیخ فضل الله نسبت به مشروطه مشروعه تأکید می کرد و مورد تهدید جریان غربی گرا قرار گرفت به همین خاطر علما در حرم عبدالعظیم (ع) علیه مشروطه غربی تحصن کردند.
وی اظهار کرد: نامه نگاری هایی به نجف خطاب به مرحوم آخوند و علما نجف میشود که برخی از علما به رهبری و محوریت شیخ فضل الله نوری علیه مجلس و قانونی که در تهران شکل گرفته است را به نجف احضار کنید تا مانع کار در تهران نشوند. مرحوم آخوند می گویند که احضار به صلاح نیست. مدتی بعد مجدد نامه می زنند که تعدادی از علما در حرم عبدالعظیم به اعتراض نشستند و برخی از مردم طرفدار آن ها هستند و این امر باعث می شود که کار قانون گذاری با مشکل مواجه شود. مرحوم آخوند در نامه ای می گویند با آن ها صحبت کنید و آنان را با آرامش به شهر برگردانید.
حجتالاسلام والمسلمین ابوطالبی اضافه کرد: علمایی مانند سید رضا طباطبایی و بهبهانی به حرم عبدالعظیم می روند و می پرسند چرا با این مجلس مشروطه مخالفت دارید. شیخ فضل الله بیان می کند مطالب روزنامه های این افراد را بخوانید، محتواهای این افراد علیه مسائل مذهبی است. در مستندات تاریخی نقل شده است عبدالله بهبهانی از شدت ضد دین بودن و توهین به اعتقادات دینی و احکام قرآن برخی از این مطالب گریه کرد.
وی افزود: شیخ فضل الله می گوید: آزادی که این افراد می خواهند این است که علیه دین صحبت کنند. مرحوم سید محمد طباطبایی به فضل الله می گویند ما قبول داریم اینها اشتباه است و این نگاه ضد دین را قبول نداریم اما اجازه بدهید مجلس قانون اساسی شکل بگیرد. قبل از تثبیت صلاح نیست اختلاف و دو دستگی ایجاد کنیم، بعد این از تثبیت جلوی نگاه غرب گرایی را می گیریم. شیخ فضل الله بیان می کند بعد از تثبیت این ها بدتر می کنند اگر الان در رابطه با تفاوت حقوقی زن و مرد در اسلام مقاله می نویسند که تبعیض است و به حکم خدا اعتراض می کنند اگر تثبیت شوند روزی چادر از سر زن ها خواهند کشید.
حجتالاسلام والمسلمین ابوطالبی با بیان اینکه تقریبا ۲۵ سال بعد، رضاشاه با حمایت و پشتیبانی افرادی مانند سید حسن تقی زاده که جزو مشروطه غربگرا بودند این کار را عملی کرد(چادر از سر زن ها کشید)، افزود: سیدعبدالله بهبهانی به شیخ فضل الله می گوید این افراد خطرناک هستند و اگر مقابله کنی تو را میکشند. شیخ فضل الله می گوید اگر امروز این ها مرا به خاطر مخالفت بکشند بعد از تثبیت تو را هم به خاطر مخالفت خواهند کشت. همین طور نیز می شود و یک سال بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری، مرحوم عبدالله بهبهانی را ترور کردند.
وی عنوان کرد: با درخواست سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی مجلس قبول می کند که در بیانیه ای اعلام کنند که علیه دین نیستند و علما از تحصن بر میگردند. بعد از اعلامیه در عمل هیچ اتفاقی نمی افتد به همین خاطر مجدد اعتراضات طرفداران مشروطه مشروعه شکل می گیرد و یکی از این تجمعات تجمع میدان توپخانه است که درگیری شدیدی ایجاد می شود.
معاون پژوهش مؤسسه امام خمینی(ره) افزود: طرفداران مشروطه غربی از علمای نجف که به خاطر دوری از وضعیت تهران اطلاع نداشتند برای این مجلس مشروطه تاییدیه می گیرند و بیان می کنند که علمای نجف ما را قبول دارند و این گونه ، علمای مشروطه مشروعه خواه را در مقابل دیگر علما قرار می دهند.
وی گفت: بعد از فوت مظفرالدین شاه که محمدعلی پادشاه می شود افراد برای تایید مجلس نزد محمدعلی شاه می روند، محمدعلی شاه بیان می کند که من مشروطه مشروعه را قبول دارم و می گویند که پدرتان مجلس مشروطه را تایید کردند نه مجلس مشروطه مشروعه و به این ترتیب مجوز مجلس شورای ملی را می گیرند.
حجتالاسلام والمسلمین ابوطالبی عنوان کرد: برخی از تندروی های مجلس مشروطه سبب درگیری مسلحانه بین حکومت و مشروطه خواهان شد و برخی از این افراد دستگیر شدند و درنهایت این تندرویها سبب شد که محمد علی شاه مجلس را به توپ ببندد و برخی از این افراد مانند سید حسن تقی زاده به سفارت انگلیس پناه بردند.
استاد تاریخ بیان کرد: تندروی ها و مطالب ضد دینی آنها در مطبوعاتشان به حدی بود که افرادی مانند سید محمد طباطبایی که قائل به مسامحه با جریان غرب گرا بود انها را تکفیر کرد و بسیاری از علما بیانیه داداند که این مجلس مشروطه دیگر قابل دفاع نیست.
وی اظهار کرد: در بسیاری از کتب حتی کتب درسی القا میشود که مردم ایران نهضت و مجلسی علیه استبداد ایجاد کردند که مقابل ظلم و استبداد شاه بایستد و شاه چون نمی خواست آن را به توپ بست در حالی که احتشام السلطنه در خاطراتش می نویسد انجمن ها، احزاب و مطبوعات آن قدر در مسائل ضد دینی و حتی بحث های سیاسی افراط کردند که اگر محمدعلی شاه مجلس را به توپ نبسته بود مردم تهران مجلس را بر سر نمایندگانش خراب می کردند. ناظم الاسلام کرمانی که جزو مشروطه خواهان مخالف شیخ فضل الله است در کتاب تاریخ بیداری ایرانیان که یکی از کتاب های دست اول و مهم مشروطه است می گوید در اثر این تندروی احزاب و مطبوعات، مردم، آماده یک جرقه بودند.
حجتالاسلام والمسلمین ابوطالبی گفت: مراجع نجف همچنان به مجلس و بعضی از این شخصیت ها مثل سید حسن تقی زاده خوش بین بودند به همین خاطر مرحوم آخوند حکم جهاد علیه محمدعلی شاه صادر کرد و متدین هایی مانند ستارخان به اعتبار فتاوای علمای نجف وارد عرصه مشروطیت شدند. از سوی دیگر نیز جریان غرب گرا مثل سردار اسعد سپهدار تنکابنی هم که با انگلیس و روس ها در ارتباط بودند به سمت تهران حرکت کردند و تهران را فتح کردند و محمدعلی شاه هم از ترس به سفارت روس پناهنده شد و شورای انقلابی تشکیل شد.
وی یادآور شد: مرحوم آخوند وقتی که حکم جهاد میدهد تلگرافی هم می فرستند که مراقب باشید کسی معترض علما و شیخ فضل الله نشود، اما این افراد این تلگراف را نگه می دارند و دادگاهی به ریاست شیخ ابراهیم زنجانی که به تعبیر امام شیخ فاسد و منحرفی بوده است تشکیل میشود و شیخ فضل الله را به حکم افساد فی الارض اعدام می کنند.
استاد تاریخ افزود: غربگرایان شایعه می کنند که مرحوم آخوند حکم تکفیر شیخ فضل الله را داده است در حالی که چنین سندی وجود ندارد بلکه سندی وجود دارد که قید شده است که با ایشان با ملایمت برخورد شود ولی فاتحین تهران که فراماسون ها بودند ایشان را اعدام کردند. بعد از فتح تهران شهربانی به عهده ارمنی ها بوده است و حکم شیخ فضل الله را ارمنی ها اجرا کردند، نیروهای امنیتی شیعه و مسلمان به این راحتی یک عالم بزرگ تهران رو به دار نمی کشند.
وی ادامه داد: سفارت روس و عثمانی به شیخ فضل الله پیغام می دهند که به سفارت شان پناهنده شود و ما حاضریم که پرچم مان را سر در خانه ات نصب کنیم تا در امان بمانی اما شیخ فضل الله بیان می کند که یک عمر مرید امیرالمومنین (ع) بودم و حرف از اسلام زدم و زیر بیرق کفر و نفاق نمی روم.
حجتالاسلام والمسلمین ابوطالبی یادآور شد: رهبر معظم انقلاب تأکید دارند که شیخ فضل الله متوجه نفوذ جریان غرب گرا شد، اما چون برخی از علما از نزدیک شاهد وقایع نبودند خط نفوذها را ندیدند.
معاون پژوهش مؤسسه امام خمینی(ره) افزود: مرحوم آخوند یک سال بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری تلگرافی به مرحوم عبدالله مازندرانی می فرستد و حکم به فساد مسلک سیاسی سیدحسن تقی زاده می دهد و بیان می کند امثالهم به دلیل اینکه عشاق آزادی پاریس هستند یعنی غرب گرا هستند صلاحیت نمایندگی مجلس را ندارند و این افراد مشتاق آزادی پاریس هستند نه آزادی اسلامی. مرحوم آخوند تصمیم می گیرند به ایران بیایند اما شب عزیمت فوت می کنند. نقل معتبری از مرحوم آخوند وجود دارد که گفتند سرکه انداختیم شراب شد می روم تهران که خمره اش را بشکنم.
حجتالاسلام والمسلمین ابوطالبی گفت: علی ابوالحسنی مقاله ای با عنوان «مشروطه و رژیم پهلوی؛ پیوندها و گسستها» دارد که در آن اسم ۵۰ شخصیت مثل سید حسن تقی زاده و غرب گراهای مشروطه وجود دارد که وزرا و وکلای حامی رضاخان هستند و مجری سیاست های غرب گرایانه رضاشاه مثل مقابله با عزاداری ها، حوزه علمیه و روحانیت، لباس روحانیت و کشف حجاب هستند.
انتهای پیام
نظر شما